امروز طلوع آفتاب با تمام روزهای آن متفاوت است چون خداوند عاشقی مثل تو آفریده دنیا امروز رنگ و بویی دیگری دارد چون من عاشق تر از دیروزم و به این عشق می بالم و می دانم همگان با شنیدن این عشق حسرت می خورند جوادم نفسم تا کدومین روز به این غروب آفتاب بنگرم تو در کدامین طلوع به سراغ من خواهی آمد در کدامین روز من می توانم دستهای قشنگت را نوازش کنم بدون هیچ دغدغی لب بر روی لبهای قشنگتم بگذارم بدون هیچ هراسی نمی دانم شاید این عشق باید به آسمانها برود شاید این عشق لیاقتش زمینی نیست چون این عشق الهی است پس باید در حضور خداوند پیوند بخورد اری ولی من نمیتوانم دوری تو را باورکنم چون احساس می کنم تو به من نزدیکتر از همیشه ای.

سلام به تمام خوانندگان عزیز این وبلاگ

من امروز این وبلاگ را به عشق یک نفر فقط یک نفر باز می کنم که فقط می توانم از عشق او سخن بگویم  و این عشق ابدی من اسم قشنگش جواد است جواد جان تو دنیا - زندگی - هستی و نفس منی چگونه به تو بگویم من بدون تو یعنی انسانی بدون روح انسانی فقط متحرک من نه قلب دارم نه روح فقط این جسم. دعایمان کنید...

دعایمان کنید هر چه زودتر به وصال برسیم.این وبلاگ هدیه کوچیکیه واسه جوادم که روزه تولدش می خوام بهش نشون بدم.